روزه معانی بزرگ و اهداف بلندی دارد که اگر در این مورد بیندیشیم آنقدر است که تعجب ما را برانگیزد. ما کمی از آنها را که دریافته ایم بیان می‌داریم.
اول: محقق ساختن معنى بندگی صرفا برای الله تبارک وتعالى وتسلیم شدن در برابر او؛ از این رو روزه بنا به اتفاق یکی از ارکان اسلام است واسلام بدون روزه کامل نمی شود.روزه بنده را به بندگی کردن و اطاعت و پذیرفتن فرمان خداوند تمرین می دهد. به او تذکر می دهد که تنها بنده خداست ، واز این رو الله -سبحانه وتعالى- بنده را امر می کند که سر وقت بخورد ،اگر در حال روزه بخورد گناهکار است در حالیکه در هنگام عید چنین نیست.
در احرام هم نظیر این قواعد را داریم که بنده از چیزهایی منع شده و به انجام چیزهای دیگر امر کرده می شود تا به بنده بگوید که در حدی که خداوند برای او تعیین کرده است متوقف شود.اگر بندگان این معنای بزرگ را درک کنند و در عبادات خود به کار گیرند در زندگی آنان اثری ممتد خواهد داشت. این برنامه تنها به ارکان منحصر نیست بلکه مسلمان را در حالتی می گذارد که چون یک سرباز پایبند همیشه آمادگی دارد که اگر فرمان پیش رفتن داده شود جلو می رود و اگر فرمان ایست برسد درنگ می کند.
روزه انسان را بر اساس کمال بندگی تربیت می کند،جریان تنها مربوط به کنترل شهوات و لذات نیست بلکه صحبت بر سر اطاعت محض خداوند و اجرای فرامین اوست.این سرّ بسیاری از عبادات هم هست اما مسلمانان از آن غفلت می کنند و روح آن عبادت را با خود ندارند.
بندگی خدا آزادی حقیقی است و کمال آزادی در گرو کمال بندگی می باشد.

دوم: روزه با إیمان مرتبط است، روزه عبادتی سری میان بنده و پروردگار است ؛روزه دار می تواند هر وقت که بخواهد افطار کند چه در شکل خوردنی یا نوشیدنی و یا حتی به مجرد نیت .او می تواند روزه را بخورد اما خود را روزه دار نشان دهد.
امتناع بندگان از مفطرات روزه با وجود توانایی بر این کار،دلالت بر این دارد که آنها به یقین این را احساس می کنند که خداوند برامور پنهانی و مخفیانه آنان آگاه است.
اگر نیک بنگریم این سر ایمانی را که در بسیاری از عبادات جاری است درک می کنیم مثل وضو،غسل ،اذکار نماز و..که اگر فردی آنها را انجام ندهد کسی متوجه این امر نخواهد شد.این نشانه ایمان عمیق به خداوندی است که از هر چیز پیدا و نهان آگاه است: {وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى} (طه:7).

سوم: روزه بندگان را بر خداترسی تربیت می کند؛ از این رو خداوند می فرماید:"لعلکم تتقون"زیرا روزه دار می گوید نمی خورم و نمی نوشم چیزهایی را که در اصل مباح اند،زیرا او با خداوند سبحان مرتبط است و به خاطر انتظار ثواب از جانب او پرهیز می کند.او از گناهانی خودداری می کند که می داند در هر حال حرام اند.
این آن چیزی است که اگر مسلمان به آن بیندیشد می فهمد که چگونه است که او از خوردن و نوشیدن که در اصل مباح هستند خودداری می کند اما از غیبت،سخن چینی،دروغ وگواهی دادن به دروغ پرهیز نمی کند.از این رو در حدیث صحیح آمده است که ابوهریره از رسول خدا نقل کرده است که ایشان فرمودند: "مَنْ لَمْ یَدَعْ قَوْلَ الزُّورِ وَالْعَمَلَ بِهِ فَلَیْسَ لِلَّهِ حَاجَةٌ فِی أَنْ یَدَعَ طَعَامَهُ وَشَرَابَهُ" (رواه البخاری)هرکس که سخن دروغ و عمل به آن را ترک ننماید خداوند نیازی ندارد که او از خوردن و نوشیدن پرهیز کند.
این مساله نشانگر این است که خداوند روزه را به منظور ترک خوردن ونوشیدن وضع نکرده است بلکه تشریع روزه به خاطر آن است که ما ترک دروغ و عمل به آن را تمرین کنیم .اگر چنین نکردیم پس معنای روزه ما چیست ؟!
این معنای لطیفی است که با تامل در آن می توان دریافت که روزه انسان را به داشتن تقوا وترک همه امور حرام شامل غیبت و سخن چینی ودشنام و بهتان و بسیاری دیگر از اخلاق مذموم برای فرد و جامعه تربیت می کند.

چهارم:روزه جامعه را تربیت می کند؛ روزه دار وقتی که می بیند همه اطراف او روزه هستند احساس می کند که همه بر اساس جنبه عبادی با همدیگر برخورد می کنند.این امر از جمله اسبابی است که گرفتن روزه فرض بر خلاف روزه نفلی برای عموم آسان می کند. روزه دار در رمضان وقتی که می بیند که همه روزه هستند احساس مشارکت عمومی در او پیش می آید و روزه یک عمل عادی به حساب می آید.
روزه همچنین به تربیت جامعه می پردازد و این کار حتی در جوامعی که فساد در آنها بیداد می کند اثر خود را نشان می دهد.

پنجم: روزه بنده را بر آگاهی از جهان آخرت تربیت می کند.
اینکه روزه دار بسیاری از امور دنیوی را ترک می کند بر اساس اطلاع او از اجر و ثواب اخروی است .مقیاس او در سود و زیان آخرت است ،اگر او در طول روز رمضان از خوردن ونوشیدن و سایر لذات پرهیز می کندبه انتظار اجر نیکو و ثواب بزرگ در روز قیامت است.
این بزرگترین درس در مورد آرامش قلب روزه دار با ایمان به غیب و آخرت و امور متعلق بدان است .او از لذتهای گذرای دنیا که او را به سنگینی و سستی در زمین می کشانند بالاتر قرار می گیرد و با این کار خود علاوه بر اجر اخروی در دنیا از نعمت های مربوط به حیات مثل سلامتی بدن و شادمانی قلب با اطاعت و گشادگی سینه به ایمان بهره مند می شود. در حالی که کسانی که تنها با مقیاس های مادی به روزه نگاه می کنند جز حرمان از لذاتها در آن نمی بینندو این همان چیزی است که از نظر آنان سعادت نفس در لبیک گفتن به نیازهای آن است.

ششم: روزه انسان را بر تقویت اراده و صبر تربیت می کند:
از اسامی روزه صبر است و از این رو رمضان به ماه صبر مشهور شده است ،خداوند خود می فرماید که: {وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ} (البقرة:45).
برخی از مفسرین گفته اند که منظور از صبر در این آیه روزه است . از این رو روزه ملکه صبر وقدرت اراده را در انسان تقویت می کند که بسیاری از مردم دائما به تقویت آن نیاز دارند.
موفقیت به سه عامل بستگی دارد:
• میل: هر انسانی می خواهد که قوی،موفق،پیروز و غنی باشد.
• نیرو یا قدرت: بیشتر مردم صاحب عقل ،جسم و امکاناتی هستند که اگر آنها را درست بکار گیرند موفق می شوند.
• اراده: تقویت اراده از بزرگترین اسباب موفقیت انسان در دنیا و آخرت است.
روزه همه ی فاکتورهای فوق را تقویت می کند و انسان را برپایه تحمل سختی ها در همه امور زندگی تربیت می کند.این چیزی است که تنها در نزد افراد موفق وجود دارد که چگونه از طریق بکار گیری مواهب الهی بتوانند این رغبت ها را محقق سازند.

هفتم: روزه شهوت را مسدود می کند:
از این رو رسول خدا فرموده اند: "یَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْکُمُ الْبَاءَةَ فَلْیَتَزَوَّجْ، وَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَعَلَیْهِ بِالصَّوْمِ فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ"(رواه البخاری ومسلم)ای گروه جوانان!هر کدام از شما که توانیی دارد ازدواج کند و هر کس که نمی تواند ازدواج نمایدپس روزه بگیرد که در آن گرسنگی است.
پیامبر (ص)در حدیث اشاره می کند که روزه مانع افتادن انسان در شهوتها می شود.برخی از اهل علم میان این حدیث و روایت دیگری که در نزد بخاری و مسلم متفق علیه است و صفیه از رسول خدا نقل نموده است ارتباط بر قرار کرده اند. در آن حدیث رسول الله می فرماید: "إِنَّ الشَّیْطَانَ یَجْرِى مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ". شَّیْطَان در عروق انسان گردش می کند. بر این حدیث این عبارت افزوده شده است که"فضیقوا مجاریه بالجوع أو بالصوم"،پس مجاری را با گرسنگی یا روزه گرفتن بر شیطان تنگ کنید.اما این مورد اخیر که اضافه شده باطل است زیرا در کتابهای حدیث سندی ندارد.
شاید بستن راه شیطان با توجه به آنچه در مورد روزه گفته شد این گونه باشد که روزه یعنی پرهیز از نظر حرام که این خود از ارتکاب به آن حرام دیگر جلوگیری می کند.

هشتم: آثار روحی و جسمی روزه:
در این مورد پزشکان بسیار سخن گفته اند و حتی بسیاری از آنها برای درمان برخی بیماریها بدان توصیه نموده اند.
اما مسلمان فقط به عنوان عبادت برای خداوند آن را بجا می آورد اگر چه هیچ فایده ای برای بدن او نداشته باشد،اما شرعاتنها در صورتی ما باید ضرر را بپذیریم که نفع بزرگتری در پی داشته باشد.